چگونگی شکل گیری گردان خط شکن کمیل و ماجرای کانال کمیل
عصر صادق :گردان کمیل خط شکست و از میدان مین عریضی عبور کردیم و در کانال گیر کردیم. عمق کانال به قدری زیاد بود که شب عملیات با خودمان نردبان برده بودیم تا بتوانیم داخل کانال شویم.
به گزارش گروه ایثار و شهادت عصر صادق ،سیدعلیرضا ربیعی” از رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار ساجد با اشاره به چگونگی تشکیل گردان کمیل گفت: لشکر۲۷محمد رسول الله(ص) ده یا دوازده گردان خط شکن داشت مثل انصارالرسول، مقداد، مالک، کمیل. برخی از گردان ها از قبل، از زمان عملیات فتح المبین خوب جا افتاده بودند. نیروهای که می آمدند از طریق آشنایی و بچه محل بودن های که با فرماندهان داشتند می گفتند دوست داریم بریم گردان فلانی که فرمانده اش آشناست و هم محل هستیم.
لذا از نظر تعداد نیرو یک گردان ما می شد ۶۰۰ نفر، و دیگری ۲۵۰نفر. شکل کار به این صورت بود. کار سازمان یافته و این که از بالا ابلاغ شده باشه نبود. با این حساب این جوری گردان ها این طور سازمان پیدا می کرد و می جنگید. در واقع شکل خاصی نداشت، ولی از حیث نیروها گردان ها کیفیت و کمیت را با هم داشتند.
ماجرای کانال کمیل چیست؟
این ماجرا مربوط به عملیات والفجر یک است، در آن شب ما هم حضور داشتیم. گردان کمیل همان گردانی بود که آن شب عملیات کرد، دشمن کانالی را از چزابه زده بود که نزدیک به ۹۵ کیلومتر بود. عمق کانال ۴ متر در عرض ۶ متر بود و طول ۹۵ کیلومتر.
همراه بچه های گردان کمیل در این عملیات خط شکستیم و از میدان مین عریض عبور کردیم. عمق کانال به قدری زیاد بود که شب عملیات با خودمان نردبان برده بودیم تا بتوانیم داخل کانال شویم، ابتدا کانال دست دشمن بود، نیروهای دشمن را منهدم کردیم و می خواستیم از کانال برویم به ارتفاعات ۱۱۲ و ۲۱۴ ارتفاعات کوتاه بود اما به دلیل رملی بودن زمین حرکت به سمت ارتفاعات بسیار سخت بود.
عبور از کانال به دلیل وجود آنتنی های پی در پی دشوار بود، ۵ روز در کانال گیر کردیم. همان جا بود که فرمانده گردان ما آقای ارسنجانی مجروح شد و رفت عقب. من و شهید تندسته، شهید سعید مهتدی بودیم، مهتدی فرماندهی را بر عهده گرفت. آتش دشمن بسیار سنگین بود. کار طوری گره خورده بود که ما دیگر نتوانستیم از این کانال عبور کنیم و جلوتر برویم. کانال به دلیل اینکه دست دشمن بود هر صد متر به صد متر آنتنی خورده بود.
دشمن وقتی فهمید ما این منطقه را گرفتیم آتش را برمنطقه متمرکز کرد. آتش سنگین، منهنی زن ها، تیربارچی ها که از کمین می زدند، توپ و تانک مستقیم، توپخانه ها همه و همه بر سر رزمندگان می ریخت. ماموریت ما بعد از عبور از کانال گرفتن ارتفاعات برای ثبیت عملیات بود. طول این کانال را سه گردان از لشکر ۲۷ که انصار، کمیل و .. بودند پوشش می دادند.
دشمن دقیقه ای یک میلیون و ۲۰۰ هزار گلوله داخل کانال می ریخت. یعنی وجب به وجب داخل کانال را آتش می ریخت تا مقاومت از بین برود و تانک هایشان بتواند حرکت کنند و مواضع را پس بگیرند. بچه های ما در کانال لحظه به لحظه به شهادت می رسیدند. شدت آتش به قدری سنگین بود که مجبور بودیم داخل سنگرهای روباهی که عراق عراقی ها درست کرده بودند مستقر شویم. تعداد زیادی از بچه های ما شهید شده بودند.
بخاطر خاک رملی منطقه گلوله های توپ وقتی به خاکریز اصابت می کرد تمام خاک ها را داخل کانال می ریخت طوری که پس از روز پنجم به قدری خاک از شدت آتش داخل کانال آمده بود که تمام آن چهار متر کانال پر شده بود و حالا ما مجبور بودیم برای اینکه دیده نشویم روی دست حرکت کنیم تا تیر نخوریم.
برای در دسترس بودن مجروح ها بچه ها را یکی یکی جمع کردیم تا محفوظ بمانند برای به عقب فرستادن. دشمن عقبه ما را هم با آتیش سنگین می زد و پشت سر ما هم میادین مین زیادی بود که اجازه نمی داد آمبولانس برای انتقال مجروحها حضور پیدا کند.
من هم مجروح شده بودم ولی آسیب دیدگی هم خیلی زیاد نبود و خداوند قدرتی داد تا بتوانم ایستادگی کنم. روز پنجم متاسفانه مجبور شدیم عقب نشینی کنیم سردار همت دستور داد که برگردیم عقب و به خاطر وجود میادین مین نتوانستیم مجروح ها را به عقب بیاوریم. نامردها آمدند و با تانک از روی جنازه شهدا عبور کردند و خاکریزها را ریختند داخل کانال. و بعدها سال ۷۱ بچه های تفحص جنازه شهدا را کشور برگرداند.