سروده شاعر گیلانی برای زنان عاشورا«می شود وقتی پدر بی سر، اسیری می کشد…»
یک شاعر نسل جوان شعری را در وصف زنان عاشورا با عنوان «اسیری می کشد» سروده است.
بهگزارشعصر صادق ؛بهرام مژدهی، شاعر نسل جوان، شعری را در رابطه بازنان عاشورا با عنوان«اسیری می کشد»
سروده است که در ادامه می خوانید:
اینکه دل میگیرد و دلبر اسیری می کشد
خُم که خالی می شود ، ساغر اسیری می کشد
دیده ای در شهر وقتی کودکی گم می شود؟
در هیاهویش فقط مادر اسیری می کشد
یا که در شامِ غم انگیزِ تبِ بی مادری
بیشتر از هرکسی دختر اسیری می کشد
فکر کن حالا پدر یک عمر پشتش بوده است
می شود وقتی پدر بی سر، اسیری می کشد
می شود داغ برادر دید و از آن دم نزد؟
بی برادر می شود خواهر اسیری می کشد
آتشی در خیمه ها گل کرد و ساقی دیده است
در بیابان عطش، هاجر اسیری می کشد
تارِ مویش ، تارْ ، چشمش تارْ دنیایش شده است
در نوای بادها معجر اسیری می کشد
آمدم شعری بگویم آه اما سوختم
شعرهایم در دل دفتر اسیری می کشد
#بهرام_مژدهی