بزرگ مرد نهضت جنگل؛ بنیانگذار واحد مینیاتوری نظام اسلامی در گیلان
میرزا کوچک خان به عنوان یک روحانی مبارز پشتوانه فرهنگی گیلان و هویتبخش نهضت اسلامی جنگل است.
به گزارش عصر صادق ، گیلان مهد بزرگان و مبارزان بسیاری همچون سردار بزرگ آزادی خواه ایران، میرزا کوچک جنگلی است، سرداری که با شکل گیری نهضت جنگل، نامش در تاریخ ایران، به عنوان یکی از مفاخر و شخصیت های برجسته میراث فرهنگی و معنوی ثبت شد.
۱۱آذر سالروز شهادت میرزا کوچک خان فرصتی برای بررسی روحانی مبارز، پشتوانه فرهنگی گیلان و هویتبخش نهضت اسلامی جنگل است، بر همین اساس جایگاه میرزا به عنوان رهبری یک نهضت مهم در تاریخ معاصر کشورمان بایستی با نگاهی عینی تر مورد ارزیابی قرار گیرد و به نسل جدید معرفی شود.
نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک، همچون نهضت های دیگر دارای زوایای پنهان و آشکاری است، شناخت هر یک از آن زوایا و جلوگیری از تکرار عوامل براندازانه آن می تواند موجب بقا و ادامه حضور نهضت های انقلابی و اسلامی دیگر در عرصه اجتماع باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به کنگره بزرگداشت میرزاکوچک خان جنگلی با اشاره به اینکه منشاء حرکت میرزا کوچک خان یک منشاء صددرصد دینی و اعتقادی است تاکید کردند: ایشان یک واحد مینیاتوری از نظام اسلامی را در همان محدوده خاص خود-گیلان- ایجاد کرد.
مقام معظم رهبری درخصوص این سردار بزرگ آزادی خواه می فرماید: «قضیه مرحوم میرزا کوچک جنگلى یک قضیه ویژه است؛ قضیه جنگل یک قضیه ویژه است. صبغه مردمى و نجابتى که در کار مرحوم میرزا کوچک خان جنگلى هست، در هیچ کدام از این دو سه کار دیگرى که همزمان در آن دوره اتفاق افتاد در سرتاسر ایران، نظیر ندارد.
منشأ حرکت میرزا کوچک خان یک منشأ صددرصد دینى و اعتقادى است، رفتار او هم یک رفتار دینى و اعتقادى است، یعنى انسان مشاهده می کند با اینکه در درون تشکیلات خودشان مخالفینى داشت، بعضى از اقشار گوناگون ممتاز هم با او مخالفت میکردند، امّا مرحوم میرزا کوچک در برخورد با اینها کاملاً حدود شرعى را رعایت می کرده و اهل درگیرى با داخل نبوده، حرکت وی، یک حرکت صددرصد اسلامى و ایرانى است».
خسرو معتضد، پژوهشگر تاریخ ایران با بیان اینکه میراز کوچک خان از نظر شخصیتی بسیار مسلمان و معتقد و میهن دوست بوده است، گفت: میرزا کوچک خان سمبل مبارزات مردم ایران با استعمار و استبداد در دوران خود بود، او یک فرد مذهبی و اجتماعی بود که از چهره ای زیبا، متین و مهربان برخوردار بود، میرزا در جریان جنگ هایی که در سال ۱۹۱۹ در دوران وثوق الدوله رخ داد در غالب نهضت جنگل به مبارزه پرداخت، آنها به نشانه عزاداری برای اسارت ملت ایران موها و ریش های خود را بلند کرده بودند و می گفتند تا زمانیکه ملت ایران آزاد نشود ما موها و ریش های خود را کوتاه نمی کنیم.
وی افزود: میرزا کوچک خان خیلی به ایران و ملت ایران خدمت کرده است، ما این مطلب را از گزارش های رسمی کنسول گری انگلیس در گیلان و گزارش های رسمی دولت ایران به دست می آوریم، متاسفانه برخی به ضرر و برخی به نفع میرزا کوچک خان اغراق کرده اند ولی به نظرم باید به همین گزارش های رسمی اعتماد کرد که سازمان اسناد ملی اینها را منتشر کرده است.
پژوهشگر تاریخ ایران با بیان اینکه میرزا کوچک خان جنگلی قهرمان ملت ایران و گیلان است، تصریح کرد: میرزا کوچک خان نگذاشت کمونیست ها گیلان را تصرف کنند چرا که برنامه آنها این بود که گیلان تصرف شود و از ایران جدا شود و دولت روسیه تزاری همیشه پیگیر آن بود که استان های شمالی گیلان، مازندران، آذربایجان و خراسان را از ایران جدا کند و اخیرا اسنادی در گرجستان هم بدست آمد که این موضوع را ثابت کرد.
بیوگرافی سردار آزادی خواه گیلان
میرزا یونس، فرزند میرزا بزرگ، که بعدها مشهور به میرزاکوچک خان جنگلی شد، در سال ۱۲۹۸ هجری قمری در محله استاد سرای رشت و در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود و تحصیلات مقدماتی را در رشت در مدرسه علمیه حاج حسن (صالح آباد) گذراند.
بعد از چندی در جرگه طلاب به مدرسه جامع وارد شد که از لحاظ تعلیمات دینی در سطحی بالاتر قرار داشت. میرزاکوچک خان در خلال تحصیل مقدمات فقه و اصول، در مخالفت با نارواییها بی پروا بود به همین سبب احترام سایر طلاب را به خود جلب کرد.
در قیام آزادیخواهان رشت علیه پیمان شکنی محمدعلی شاه (۱۳۲۶ ه.ق) در صف مشروطه طلبان جای گرفت و با آنان در تحصن شهبندری عثمانی (کنسولگری عثمانی) شرکت جست و هر سحرگاه با صدای تکبیر خود متحصّنان را به ادای نماز فرا می واند (تکبیر او و نماز متحصنان پاسخی بود به تبلیغات دولتیان که آزادیخواهان را بی مذهب معرفی میکردند) در واقعه تعرض مسلحانه مشروطه خواهان رشت علیه قوای مستبدان (۱۶ محرم ۱۳۲۷ هـ ق) از طرف همکاران وی بود و انجمنی به نام وفا را تشکیل داده بود و اداره میکرد.
هنگام بسیج قوای ملی رشت برای تصرف پایتخت، میرزا عنوان فرماندهی یک دسته از جنگاوران را در دوشنبه بازار سنگر بر عهده گرفت، در آنجا سخت بیمار و بستری شد و دسته جنگاورانش تحت فرمان یپرم خان ارمنی درآمد که به سوی قزوین حرکت کردند.
کوچکخان پس از مداوا به مجاهدان پیوست و در فتح تهران شرکت جست، در شورش شاهسونان همراه یپرم خان و سردار اسعد به کمک مجاهدان آذربایجان رفت، هنگامی که شاه مخلوع (محمدعلی) عمال خود را به قصد تصرف ترکمن صحرا به آن منطقه (به دستیاری بیگانه) گسیل داشت، کوچک خان داوطلبانه به قوای دولت مشروطه ایران پیوست و به جبهه رفت. در جریان جنگ بر اثر تیری که زیر شانهاش نشسته بود از پای افتاد و اسیر شد که به روسیه منتقلش کردند اما او پس از معالجه خود را به رشت رساند.
در جریان تعرض قوای روس به آذربایجان و گیلان «به بهانه مخالفت شوستر مستشار مالی آمریکایی» و قتل و اسارت و حبس استقلال طلبان و مدافعان ایرانی (۳۰ـ ۱۳۲۹هـ . ق) و هم زمان با اعدام عبدالعزیز شریعتمداری تالش، یوسف خان جوبنهای، صالحخان مژدهی، کاظم علی روستا در رشت و مقارن با تشکیل انجمن ایالتی گیلان و حبس و تبعید اعضاء انجمن و جمعی دیگر به قفقاز کوچکخان به فرمان اجنبی از اقامت در زادگاه خود محروم و به تهران رفت و مقیم شد مجدداً به تکمیل تحصیل پرداخت. سه سال بعد، جنگ بینالملل اول در گرفت و در سال (۱۹۱۴ م ) روسها از شمال و انگلیسی ها از جنوب، با قوای انبوه به ایران تاختند و بیطرفی اعلام شده کشور را نقض کردند.
کوچک خان با گروه استقلال طلبان و مدافعان که در هر طبقه از بالا و پائین یافت میشدند هم داستان شده، ابتدا با سالار فاتح معروف به دیوسالار به کجور رفت که در آن ناحیه پایگاهی دفاعی به وجود آوردند. چون جریان را مساعد نیافت از دیوسالار جدا شد و به رشت رفت و از رشت پس از ملاقات پنهانی با بعضی یاران موافق، به (خراط محله) تولم حرکت کرده و در جنگل آن ناحیه، نهضت جنگل را پایه گذاری کرد.
از آن تاریخ تا سال ۱۳۳۸ ه ق (۱۲۹۸ ش) مدام با قوای روسیه تزاری و پس از آن با قوای انگلیسی که بعد از انقلاب روسیه در پناه لشکریان ژنرال پیچیراخوف روسی خود را به گیلان و از گیلان به باکو رسانده بودند در حالت جنگ دفاعی و تعرضی بود.
در عین حال به احداث راههای ارتباطی و تشکیل دبستانها در نقاط مختلف فومنات و تأسیس مدرسه نظام در گوراب زرمیخ و ایجاد کارگاههای پارچهبافی برای تأمین نیازمندی های سربازان و اموری از این قبیل اشتغال داشت.
در سال (۱۲۹۹ ه ش )بعد از ایجاد روابط دوستانه بین دولت های ایران و شوروی و شناسایی حکومت شوروی از جانب دولت وقت ایران برخی از دوستان طرفدار روسیه میرزا مثل احسان الله خان به وی خیانت کردند و از وی جدا شدند.
میرزا کوچک خان در این زمان پس از حدود هفت سال مبارزه و جنگ و گریز با تعداد اندکی از یاران خود برای جمع آوری قوا به طرف خلخال حرکت کرد که در برف و بوران اسیر گشت و جان خود را از دست داد .
با شهادت وی در روز دوشنبه یازدهم آذر ۱۳۰۰ هجری خورشیدی (سوم ربیع الثانی ۱۳۴۰ ق) نهضت جنگل به نقطه پایان خود رسید.جسد کوچک خان در گیلوان با مراقبت احترام آمیز آقا سید نصرالله گیلوانی به خاک سپرده شد اما اندکی بعد جسد کوچک خان به دست افراد سالار شجاع برادر سردار مقتدر طالشی افتاد.
یکی از آنان سر وی را جدا کرد و به نشانه پایان روزگار او به تهران منتقل و به سردار سپه ارائه کرد، در نهایت سرش در گورستان حسنآباد تهران در نقطه نامعلومی دفن شد که بعداً از جانب یاران جنگلی محل دفن شناسایی شد، چند سال پس از این واقعه که گورستان حسنآباد شبانه زیر و رو میشد تا مؤسسات آتشنشانی در آنجا مستقر شود، سر کوچک خان به وسیله آزادیخواهان که در لباس کارگران شب درآمده بودند ربوده شد و به وسیله میرزاخان سیگارودی به رشت انتقال یافت و در اختیار کربلایی کاس آقا (حسام) معروف به خیاط که از وفاداران به آزادی بود، قرار گرفت که در جلسهای شبانه مورد شناسایی و تأیید یاران جنگلی حاضر قرار گرفت سپس در ایوان مرقد سلیمان داراب به امانت سپرده شد.
در سال ۱۳۲۱ خورشیدی جسد کوچک خان نیز بنا به وصیتی که کرده بود پس از تحصیل فتوا از مجتهدان زمان از گیلوان به رشت انتقال یافت و بر زیر تپهای مقابل بقعه سلیمان داراب در جوار سر وی به خاک سپرده شد که بعداً بر آن بارگاهی ساخته شد.
منبع :ایسنا /نرگس حقیقی فر